یکی از ویژگی های مهم و بارز شرکت های بزرگ این است که مالکان (سهامداران) به صورت مستقیم در فرآیند تصمیم گیری های شرکت نقشی ندارند، به خصوص زمانی که تصمیمات به صورت روز به روز اتخاذ می شوند. در عوض، شرکت مدیرانی را استخدام می کند که نماینده منافع سهامداران باشند و از طرف آنان، به تصمیم گیری بپردازند.
چنین مسئولیتی بسیار چالش برانگیز است، چون تغییرات عملیات شرکت (به عنوان یک عامل درونی) و دگرگونی های بازارهای مالی کانادا و سایر نقاط جهان (به عنوان عوامل بیرونی) موجب می شود که بهترین پاسخ های هر شرکت به این سوال ها، گاهی بسیار سریع، تغییر کند. جهانی شدن بازارها، ارتباطات پیشرفته و فناوری اطلاعات، همراه با افزایش نوسانات نرخ بهره و نرخ ارز، موجب بروز اختلال در تصمیمات مدیران مالی می شود.
روند این تغییرات مهم و اثرات آن بر کار مدیران مالی، پس از معرفی برخی از مبانی تصمیم گیری مالی در شرکت های سهامی، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
وظایف مدیریت مالی، معمولاً به یک مدیر ارشد مثل معاون مالی یا یک مدیر ارشد مالی دیگر مربوط میشود. مدیر ارشد مالی به مدیر عامل که مدیر ارشد عملیاتی و مسئول عملیات شرکت است گزارش می دهد. مدیر ارشد عملیاتی هم به رئیس هیئت مدیره که معمولاً مدیر ارشد اجرایی است، گزارش می دهد. مدیر ارشد اجرایی، مسئولیت کلی امور شرکت و گزارش آن به هیئت مدیره را برعهده دارد. معاون مالی شرکت، فعالیت های خزانه دار و مدیر بخش حسابداری را هماهنگ می کند. بخش حسابداری شامل حسابداری صنعتی، حسابداری مالی، پرداخت مالیات و سامانه های اطلاعاتی مدیریت می شود. بخش خزانه داری مسئول اداره وجوه نقد، برنامه ریزی مالی و پرداخت مخارج سرمایه ای است. تمامی این فعالیت ها به نوعی با سه سوال کلی ارتباط دارد.
تصمیمات مدیریت مالی
همانطور که قبلا عنوان شد، مدیر مالی با سه سوال اساسی روبه رو است. اکنون این موضوع را با دقت بیشتری بررسی می کنیم:
بودجه بندی سرمایه ای اولین سوال از ۳ سوال مهم، به سرمایهگذاریهای بلندمدت شرکت مربوط میشود. فرایند برنامهریزی و مدیریت سرمایه گذاری های بلندمدت یک شرکت، بودجه بندی سرمایه ای نامیده می شود. در چنین فرآیندی، مدیرمالی سعی می کند فرصت های سرمایه گذاری که منافعشان بیش از هزینه هایی است که به بار می آورند یعنی فرصت های سرمایه گذاری که ارزش فعلی جریانات نقدی حاصل از آنها، بیش از ارزش فعلی هزینه انجام آنهاست را شناسایی و معرفی می نماید. یکی از عوامل موثر در انتخاب نوع فرصت های سرمایه گذاری، ماهیت فعالیت شرکت است. مثلاً تصمیمگیری در مورد افتتاح یک شعبه جدید، می تواند برای یک خرده فروشی، یک تصمیم بودجه بندی سرمایه ای مهم باشد. به همین ترتیب برای یک شرکت تولید کننده مانند مایکروسافت، تصمیمگیری در مورد توسعه و بازاریابی یک صفحه گسترده جدید، تصمیم بودجه بندی سرمایه ای مهمی محسوب می شود. در عین حال ممکن است برخی تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای، ارتباط چندانی با ماهیت فعالیت شرکت نداشته باشد، مثل تصمیم گیری در مورد نوع سیستم رایانهای که برای شرکت خریداری می شود.
در بودجه بندی سرمایه ای، مدیران مالی نباید توجه خود را تنها به حجم جریانات نقدی مورد انتظار معطوف کنند، بلکه زمان مورد انتظار برای دریافت این جریانات نقدی و درصد اطمینان از دریافت آنها هم اهمیت دارد. ارزیابی حجم جریانات نقدی، زمان دریافت و ریسک موجود در آنها، اساس و شالوده بودجه بندی سرمایه ای را تشکیل می دهد.
ساختار سرمایه: دومین سوال مهم پیش روی مدیران مالی، این است که یک شرکت باید چگونه وجوه مورد نیاز برای سرمایه گذاری بلندمدت را تامین و اداره کند. ساختار سرمایه یا ساختار مالی به ترکیب خاصی از بدهی بلند مدت و حقوق صاحبان سهام که برای تامین مالی عملیات یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد اطلاق می شود.
در زمینه ساختار سرمایه، مدیر مالی با دو پرسش مهم روبهرو است:
۱. شرکت باید چقدر وام بگیرد؟ به عبارت دیگر، بهترین ترکیب بدهی و حقوق صاحبان سهام کدام است؟ باید توجه داشت که ترکیب انتخابی هم ریسک و هم ارزش شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد.
۲. ارزان ترین منابع برای تامین وجوه مورد نیاز شرکت کدامند؟
چنانچه شرکت را به مثابه یک کیک در نظر بگیریم، ساختار سرمایه مشخص کننده چگونگی تقسیم آن کیک است. به عبارت دیگر، ساختار سرمایه تعیین میکند که چند درصد از جریانات نقدی ورودی شرکت متعلق به وام دهندگان و چند درصد از آن متعلق به سهامداران است. مدیران در انتخاب ساختار مالی، انعطاف پذیری زیادی دارند بنابراین در هر شرکت، بررسی گزینه های مختلف و انتخاب مناسب ترین ترکیب از بدهی و حقوق صاحبان سهام، مهمترین موضوع در زمینه ساختار سرمایه است.
مدیرمالی علاوه بر تصمیمگیری در مورد ترکیب منابع مالی، باید دقیقاً تعیین کند که وجوه مورد نیاز را از چه منبعی و به چه شکلی تامین می کند. هزینه های مرتبط با تامین مالی بلند مدت مثل هزینه مذاکره با موسسه های تامین سرمایه و هزینه انتشار می تواند بسیار هنگفت باشد. بنابراین مدیر مالی باید به دقت روش های مختلف را بررسی کند تا شرکت با حداقل هزینه اقدام به تامین مالی بلند مدت نماید. در ضمن شرکتها میتوانند به شیوههای مختلف از موسسه های مالی داخلی و بین المللی وام بگیرند. انتخاب وام دهنده یا وام دهندگان و نوع وام هم از وظایف مدیر مالی است. مدیریت سرمایه در گردش: سومین سوال مهمی که مدیر مالی مسئول پاسخگویی به آن است، به سرمایه در گردش شرکت مربوط میشود. اصطلاح سرمایه در گردش به دارایی های جاری یک شرکت، مانند موجودی کالا و بدهی های جاری آن، مانند بستانکاران تجاری، اطلاق می شود. مدیریت سرمایه در گردش وظیفهای است که باید هر روزه انجام شود. با این کار، مدیریت شرکت نسبت به وجود منابع و وجوه لازم برای ادامه فعالیت و جلوگیری از وقفه های پرهزینه در آن، مطمئن می شود.
مدیریت سرمایه در گردش شامل چنذین فعالیت مختلف است که همگی با دریافت و پرداخت وجوه نقد ارتباط دارد.
نوشته شده توسط شرکت خدمات مالی آینده سازان فرازکام
برچسب ها: موسسه حسابداری مدیریت مالی مشاوره مالی موسسه مالی
کارشناسان خبره شرکت حسابداری و مالی آینده سازان فرازکام در این مقاله سعی کرده اند تا تقویم مالی و مالیاتی سال 1400 را خدمت شما عزیزان شرح دهند . طبق نظر موسسه مالی ۵ سایت مهم برای اشخاص حقوقی این درگاه ها را در نظر داشته باشید: • سایت سازمان تامین اجتماعی برای ارسال لیست کارکنان در این لینک قرار دارد. • سایت سازمان دارایی برای ارسال لیست پرسنل و پرداخت tax مطابق بودجه سالانه در این لینک است.
ادامه مطلببه واسطه ی کد اقتصادی سازمان امور مالیاتی کشور می تواند دفاتر قانونی؛صورتحساب ها و فاکتور ها را راحت تر بررسی نماید و مزیت دیگر برای کسب مجوز برای فعالیت های تجارتی و پرداخت حقوق دولت در قالب مالیات و جلوگیری از رقابتها و تلاشهای ناسالم است.
ادامه مطلباین گروه پس از ۱۲ سال تحقیق و بررسی در سال ۱۳۴۵ قانون و مقررات تشکیل بورس اوراق بهادار تهران را تهیه و لایحه مربوط را به مجلس شورای ملی ارسال داشتند. این لایحه در اردیبهشت ۱۳۴۵ تصویب شد و بورس تهران عملاً در سال ۱۳۴۶ با ورود سهام بانک صنعت و معدن و شرکت نفت پارس فعالیت خود را آغاز نمود.
ادامه مطلب